نگارش دوازدهم -

درس4 نگارش دوازدهم

anjel girl

نگارش دوازدهم. درس4 نگارش دوازدهم

سلام دوستان کسی شعرگردانی ص 76 نوشته

جواب ها

سوالات مشابه

Kimia Madany

درس4 نگارش دوازدهم

دوستان صفحه 73 رو کسی نوشته خودش برام بفرسته ممنون

... ℳσɦムmmム∂ɨ

درس4 نگارش دوازدهم

سلام کسی صفحه ۷۳نگارش نوشته برام بفرسته

... ℳσɦムmmム∂ɨ

درس4 نگارش دوازدهم

سلام کسی میتونه یه انشا با موضوع آسمان شب بگه

زهرا کسکنی

درس4 نگارش دوازدهم

کسی انشا این صفحه رو نوشته واسه فردا میخام

رها امینی

درس4 نگارش دوازدهم

سلام لطفا اگه کسی انشا پاییز قطعه ادبی نوشته برام بفرسته. از اینترنت نباشه

Mehrsa ‌ .

درس4 نگارش دوازدهم

کسی راجب این موضوع انشایی داره بفرستهه؟ نامه ای به آموزگار خود بنویسید و در آن خبر موفقیتتان را بدهید.

Mehrsa ‌ .

درس4 نگارش دوازدهم

کسی میدونه؟؟

Arezoo 💫

درس4 نگارش دوازدهم

سلام لطفا یکی جواب این فعالیت صفحه ۶۶ رو بفرسته و اینکه دست نویس باشه و خواهشا از اینترنت نباشه ممنونم🙏🏻

آلما نادری

درس4 نگارش دوازدهم

یک انشا داستانی درباره ( هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی .) بگید از روی نت هم نباشه .

آلما نادری

درس4 نگارش دوازدهم

یک انشا داستانی درباره سحرخیز باش تا کامروا شوی بگید . از روی نت نباشه.

آلما نادری

درس4 نگارش دوازدهم

یک انشا داستانی درباره ( باز فیلش یاد هندوستان کرد) بگید. از روی نت نباشه.

آلما نادری

درس4 نگارش دوازدهم

انشا زبانی درباره پاییز بگید و همینطور یک انشا دیگر درباره پاییز بصورت ادبی لطفا از روی نت نباشههههه هرکدوم که بلدین بفرستین و مشخص کنید که کدومو فرستادین ممنون 🌹🌹🌹🌹

آلما نادری

درس4 نگارش دوازدهم

لطفا جواب بدید . از روی نت نباشههههه

آلما نادری

درس4 نگارش دوازدهم

لطف جواب بدید .

آلما نادری

درس4 نگارش دوازدهم

در ۵ خط بگید

آلما نادری

درس4 نگارش دوازدهم

در ۵ خط بگید

آلما نادری

درس4 نگارش دوازدهم

میشه اینو جواب بدید. ممنون 🌹🌹🌹🌹

آلما نادری

درس4 نگارش دوازدهم

میشه جوابشون رو بگید ممنون🌹🌹🌹

آلما نادری

درس4 نگارش دوازدهم

بچه ها کی میتونه از موضوع های زیر انشا بنویسه ؟؟ هرکدومشون که بلدین بفرست خواهشا از نت نباشه .

sara deris

درس4 نگارش دوازدهم

گسترش حکایت دو امیر زاده در مصر بودند یکی علم آموخت و دیگر مال اندوخت. عاقبة الاَمر این یکی علاّمه عصر گشت و آن دگر عزیز مصر شد. باری توانگر به چشم حقارت در درویش فقیه نظر کرد و گفت: من به سلطنت رسیدم و این همچنان در مسکنت بمانده است. گفت ای برادر شکر نعمت باری عزّ اسمه مرا بیش می‌باید کرد که میراث پیغمبران یافتم یعنی علم و تو را میراث فرعون و هامان رسید یعنی مُلک مصر. من آن مورم که در پایم بمالند نه زنبورم که از دستم بنالند کجا خود شکر این نعمت گزارم که زور مردم آزاری ندارم